پایگاه خبری تحلیلی مستقل:حدود ساعت ۴ بعدازظهر یکی از دوستان تماس گرفت و گفت به یک میهمانی دعوتیم اما این میهمانی با باقی میهمانیها فرق میکند؛ میهمانی به صرف تماشای فیلم «محمدرسولالله(ص)» و البته التماسدعا داشت و گفت دیدن این فیلم توفیق میخواهد و ما هم تشکر کردیم و به خانه رفتیم تا خود را برای رفتن به این میهمانی آماده کنیم.
قرار تماشا، ساعت ۲۲ سینما فرهنگ بود و از همان ابتدا در لابی سینما جمعیت منتظر برای تماشا زیاد بود. با سرعت همه بر صندلیها نشستند و فیلم مستقیما بدون مقدمه و بیآنکه نام بازیگران را قید کند شروع شد. فیلمی با چند پرده مهیج، با تصاویری ناب و دیدنی که هر بینندهای را مجذوب خود کرده بود و اگرچه زمان فیلم تقریبا ۲ برابر معمول بود اما هیچکس ذرهای احساس خستگی نمیکرد. بعد از پایان فیلم آنچه نقطه مشترک همه حضار در سالن شماره یک سینما فرهنگ بود دست مریزاد گفتن به مجیدی به خاطر ساخت این اثر تاریخی بود. مجید مجیدی در مصاحبهای درباره فیلم محمدرسولالله(ص) گفته بود: «محمدرسولالله(ص) بلوغ سینمای من است.» اما بعد از تماشای فیلم جذاب، مهیج، پرکشش و تاریخآموز محمدرسولالله(ص) با خود گفتم این فیلم بلوغ سینمای مجیدی نیست، بلوغ سینمای ایران است.
قصدم از نوشتن این یادداشت تعریف و تمجید یا نقد و بررسی فیلم محمدرسولالله(ص) نیست که چه بسیار جا دارد برای این فیلم از نگاه فنی صحبت کرد، چه از جلوههای ویژهاش که فوقالعاده است، چه از تصاویر نابش و چه از داستان مجذوبکنندهاش که البته نص تاریخ را رعایت کرده و واو به واو روایات و آیات را به تصویر کشیده است بدون آنکه ذرهای در حفظ امانت تاریخی تخطی کرده باشد، بلکه این نوشته بیشتر ناظر به مواجهه با این فیلم است.
قطعا فیلمهای مهم و زیادی در سینمای ایران ساخته شده است که افراد به یکدیگر توصیه تماشای آنها را در زمان اکران کردهاند؛ حتی برای برخی از این فیلمها جریانهایی نیز شروع شد و موجهای اجتماعی شکل گرفت؛ آژانس شیشهای، قلادههای طلا، اخراجیها، چ، شیار۱۴۳و… اما مواجهه با محمدرسولالله (ص) باید متفاوتتر از برخورد با آنها باشد، چرا که محمدرسولالله(ص) علاوه بر جذابیتهای بصری و متن فوقالعاده و البته نقل تاریخی، دریچهای واقعی برای شناخت پیغمبری که اول انسان عالم است فراهم میکند و فرازونشیب زندگیاش را که کمتر مورد توجه قرار گرفته به تصویر کشیده است. این توصیه امروز موکد است که هر ایرانی و هر مسلمان برای بازشناخت تاریخ زندگی پیامبرش و رفتارها و کردارهای او که او را ملقب به امین و راستگو و خوشخلق و مهربان کرده است، باید یک بار فیلم محمد رسولالله(ص) را ببیند.
اما باز باید گفت آیین به تماشا نشستن فیلم محمدرسولالله(ص) نیز باید متفاوت از باقی فیلمهای سینمایی باشد؛ چنانکه به زیارت رفتن مکه و مدینه و عتبات و مشهدالرضا(ع) نیز متفاوت از باقی سفرهایی است که هر انسانی میتواند برود و لذتبخش خواهد بود اگر یکدیگر را میهمان تماشای محمدرسولالله(ص) کنیم و ارزش و اجر آن را همچنان که بالاتر از دیگر ساختههای سینمای ایران است، بالاتر نگاه داریم.
شاید اگر تا دیروز تلاشمان برای دعوت از دوستان و آشنایان و اقوام بود تا آنها را به سفره میهمانی خود بکشانیم امروز بسیار بهتر است که آنها را میهمان کنیم نه به پای سفره غذای جسم بلکه به تماشای یک محصول فرهنگی اعتقادی که جذابیتهای لازم برای نگه داشتن میهمانتان را نیز داراست و میتواند شناخت آنها را از آنچه بدان اعتقاد دارند بالا ببرد! چند سالی است اهدای کادوی فرهنگی از جمله کتاب دارد باب میشود که به نظر فرهنگ بسیار خوبی است حال اما در مورد فیلم محمد؛ نه تنها اهدای بلیت برای تماشای محمدرسولالله(ص) لازم و مبارک است بلکه شأن تماشای فیلم محمدرسولالله(ص) نیز بالاتر از آن است که بیمقدمه و بیدعوت به پای آن نشست و باید برای دیدن آن دعوت شده باشیم.
بسیاری از افراد هر سال تلاش میکنند هزینه سفر افراد دیگر را به کربلا و مکه و مشهد فراهم کنند یا پهن کردن سفره اطعام برای افراد زیادی را بر عهده بگیرند اما فیلم محمدرسولالله(ص) آنقدر ارزش معنوی و تاریخ آموزی دینی برای ما دارد که شایسته است همه این افراد خیر امروز هزینه میهمان کردن تماشای فیلم محمدرسولالله(ص) را بدهند تا میهمانانشان ضمن لذت بردن از تماشای یک فیلم جذاب و خیرهکننده تاریخی، بیشتر با معارف دین آشنا شوند. برای به تماشا نشستن «محمدرسولالله(ص)»البته باید با وضو باشد چرا که برخلاف اغواگری و غفلتافکنیهایی که در سینما بسیار دیده میشود، «محمدرسولالله(ص)» محملی است برای روبهرو شدن با حقیقت پاک نبوی که زیارتشان وضو میخواهد.
اما یک نکته بسیار مهم در مواجهه با فیلم محمدرسولالله(ص) بازتاب بینالمللی و دیده شدن این فیلم در دنیاست. آنچه میتوان امروز قطعا گفت آن است که محمدرسولالله(ص) نماینده ایدئولوژیک ایران اسلامی است و باید همه دست در دست هم دهیم تا این فیلم که نماینده تفکر ما است در جهان دیده شود و پیامبر اسلام(ص) در یک نمای حقیقی به چشم مخاطب اروپایی و آمریکایی برسد. رهبر معظم انقلاب ۲۸ دی ۱۳۹۲ در گفتاری میفرمایند: «بزرگترین تبلیغ برای اسلام، شاید همین باشد که ما چهره پیامبر اسلام(ص) را برای بینندگان و جویندگان عالم روشن کنیم و بسیار بجاست قبل از آنکه دشمنان و مخالفان، با روشها و شیوههای فرهنگی و هنری پیچیده خود، چهره آن بزرگوار را در اذهان مردم بیخبر عالم مخدوش کنند، مسلمانان هنرمند و مطلع و وارد به شیوههای گوناگون در عالم، با بیان و تبلیغ و تبیین راجع به آن شخصیت معظم و مکرم، کار علمی و فرهنگی و هنری و تبلیغی بکنند. اینها کارهای لازمی است.» و در عصری که اسلامهراسی با شکلدهی جریانهای تکفیری و سلفی و داعش و… از سوی غرب در حال طرحریزی است؛ بعد از آنکه یک اثر بزرگ در نشان دادن چهره واقعی اسلام از سوی مجیدی ساخته شده است، قطع به یقین آوردن جهان پای پرده نقرهای برای به تماشا نشستن فیلم محمدرسولالله(ص) میتواند چهره واقعی اسلام را با نمایندگی رحمه..للعالمینی حضرت محمد(ص) به انجام برساند. و اولین قدم در این مسیر نشان دادن اهمیت این فیلم به جهانیان است و سهم مخاطب مسلمان ایرانی در این راه نشان دادن صفوف طویل- آنچه در این چند روز گذشته هم همه را حیرتزده کرده است- برای تماشای این فیلم است و البته دستگاههای دولتی و فرهنگی هم وظیفه دارند مبلغ آن باشند.
*میکائیل دیانی؛ دبیر سابق تشکیلات اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل
این همه درآمد دولت به کجا میرود؟
از لحاظ میزان ذخایر نفتی سومین کشور دنیا هستیم. در گاز هم دومین کشور دنیا هستیم. ده درصد معادن دنیا (فلزات، سنگ های قیمتی و …) هم در ایران است. دولت این همه درآمد دارد و با این حال همیشه ناله می کند و از مردم میخواهد که از دریافت یارانه انصراف بدهند.
مبلغی را کارت به کارت میکنید و ۹۰۰ تومان از حسابتان کم میشود. میخواهید ببینید در کارت بانکی چقدر پول دارید ۱۲۵ تومان از حسابتان کم میشود. حساب کنید در کل کشور چه درآمد بزرگی برای دولت ایجاد میکند.
جمع هزینه های دریافت گذرنامه ۱۵۰ هزار تومان است. یک خانواده ۴ نفری باید ۶۰۰ هزار تومان بپردازد تا گذرنامه بگیرد و اگر بخواهد توسط پرواز هوایی از کشور خارج شود باید عوارض خروج هوایی که آن هم نفری ۱۵۰ هزار تومان است را بپردازد. یعنی برای چهار نفر مبلغ یک میلیون و دویست هزار تومان پرداخت می شود برای هیچ چیز.
هزینه بیمه کردن اتومبیل سواری حدود یک میلیون تومان است. هزینه دریافت گواهینامه پایه یک هم یک میلیون تومان است.
درآمد جرایم رانندگی چقدر است؟ از یکی از سربازهایی که در چهارراهها جریمه می کنند بپرسید که امروز چقدر جریمه نوشته. با کمال تعجب رقمی مثل ۱۲ میلیون تومان را خواهید شنید. ببینید در کل کشور چقدر می شود!
با این حال، دولت پول ندارد و همیشه از مردم می خواهد که از دریافت یارانه انصراف بدهند و مرتبا بهای برق، گاز و آب را افزایش می دهد.
قیمت بنزین و گازوئیل یکدفعه افزایش داده شد. قیمت بنزین در مدتی کوتاه از صد تومان به هزار تومان رسید. چقدر درآمد دولت افزایش یافت!
به قبض آّب، برق، گاز یا تلفن دقت کنید. ببینید روی یک قبض چند نوع مالیات و عوارض نوشته شده! در مغازه ای که سه عدد یخچال دارد مبلغ قبض برق به یک میلیون تومان می رسد.
افراد خیر چقدر به دولت کمک می کنند و کارهای دولت را انجام می دهند؟ کمیته امداد چقدر درآمد دارد؟
درآمد حاصل از کشت و صنعت مغان، ذوب آهن اصفهان، تراکتور سازی تبریز و سایر کارخانه های نیمه دولتی چقدر است؟
و همچنان دولت پول ندارد و مردم از منت کشیدن برای ماهی ۴۵ هزار تومان خلاصی ندارند.
کسی که می خواهد خانه ای بسازد باید مبلغ گزافی مثلا ۱۰۰ میلیون تومان به شهرداری بپردازد. کسی که مغازه می سازد مبلغ بزرگ تری مثلا ۳۰۰ میلیون تومان باید بپردازد. خلافی هایی که از ساخت و سازهای بدون مجوز دریافت می شود، هزینه های انشعابات آب، برق و گاز، عوارض سالیانه مسکن، عوارض سالیانه خودرو، عوارض نصب تابلوهای تبلیغاتی …. مواظب باشید دود از کله تان بلند نشود.
عوارضی که در اتوبان ها از سواری ها و کامیون ها دریافت می شود مانند چاپخانه ای است که شب و روز پول چاپ می کند. کامیونی که از تبریز به راه می افتد تا به تهران برسد ۶۰ هزار تومان عوارض می دهد. همین طور در مسیر اصفهان، بعد در مسیر شیراز، بعد بندر عباس، در مسیر برگشت هم همان مبالغ را دوباره پرداخت می کند و این همه بر قیمت جنسی که در کامیون حمل می شود افزوده می گردد. حتی در تنگه هرمز نیز از کشتی ها عوارض گرفته می شود.
خودروسازان، ماشین های سواری را که به قیمت کم تر از ۱۰ میلیون تومان تمام می شود به قیمت بالای ۳۰ میلیون تومان به مردم می فروشند. کامیون ها و تریلی ها را هم که خدا می داند.
در اکثر خیابان ها پارکبان وجود دارد و برای نیم دقیقه پارک کردن ماشین باید هزینه بپردازید. هر پارکبان روزانه مبلغی حدود ۱۰۰ هزار تومان به دولت می پردازد. ببینید در کل کشور چقدر می شود.
به هر پارک یا ترمینالی که با ماشین بروید باید ورودیه پرداخت کنید. همین طور است شهرک های نمایشگاهی.
ارث نیز شامل مالیات می شود و در حدود ۳۰ درصد مبلغ ریالی ارث به دولت پرداخت می شود.
با این وجود، دولت بی پول است و از مردم می خواهد که از دریافت یارانه انصراف بدهند و نان را گران می کند.
کسی که برای موردی مثل چک برگشتی شکایت می کند باید به مبلغی مثلا پانصد هزار تومان تمبر باطل کند. هر چه مبلغ مورد شکایت بیشتر باشد مبلغ تمبرهای باطل شده نیز بیشتر می شود و مثلا باید به قدر پنج میلیون یا ده میلیون تومان تمبر باطل کند. بعد دادگاه تشکیل می شود و فرد محکوم را دولت جریمه می کند. یعنی هر دو طرف را دولت سرکیسه می کند اما خدا می داند که حقدار چه موقع به حقش خواهد رسید.
گمرک چقدر درآمد دارد! یکی برای وارد کردن ماشین ۱۰۰ میلیون تومان هزینه گمرک پرداخت می کند. برای هر کالایی که وارد می شود درصدی باید پرداخت شود. چقدر واردات وجود دارد! چه رقم بزرگی می شود! سپس کالاهای فوق را وارد کننده به عمده فروش می فروشد و ۹ درصد مالیات بر ارزش افزوده می دهد. عمده فروش به خرده فروش می فروشد و ۹ درصد مالیات می دهد. خرده فروش به مصرف کننده می فروشد و ۹ درصد مالیات می دهد. چه اجناس خارجی و چه اجناس تولید داخل هر چند بار که دست به دست شوند برای هر بار ۹ درصد مالیات پرداخت می شود. تصور کنید که چه درآمد بزرگی برای دولت ایجاد می شود و این باعث می شود قیمت اجناس تا چند برابر افزایش یابد!
لذا کارخانهها مواد اولیه را به قیمت بسیار گرانی تهیه می کنند و نیز مبلغ زیادی برای برق، گاز و آب (که بصورت تصاعدی محاسبه میشوند) میپردازند و عوارض جادهای حمل و نقل کالا و مالیاتی که کارخانه میپردازد و بیمه ای که برای کارگران، خودروها و … پرداخت میشود که همهشان به جیب دولت میرود سبب میشود که قیمت محصولی که تولید میکنند بسیار زیاد شود و به دنبالش میزان فروش کاهش می یابد و ناچار میشوند حقوق کمی به گارگرها بپردازند و تعداد کارگرها را به حداقل برسانند و یا واحدهای تولیدی را تعطیل کنند. بسیاری از مردم حداقل حقوق را دریافت می کنند اما نوبت به دولت که میرسد میگوید موادی که از معادن استخراج میشوند، بنزین، گازوئیل، تولیدات پتروشیمی، میل گرد، تیرآهن و … باید به قیمت جهانی به مردم فروخته شوند اگرچه به قیمت بسیار پائینی تولید میشوند.
مردم ایران با بسته شدن راه های درآمد شان به ناچار سرمایه شان را به بانک ها منتقل می کنند تا از سود سپرده بانکی استفاده کنند که برای از بین بردن این درآمد نیز دولت مرتبا به بانک ها دستور می دهد که سود سپرده ها را کم کنند.
از تمامی این ها که گفتیم بگذریم. در حرم امام رضا چندین محل جمع آوری نذورات وجود دارد. یکی چک می دهد، یکی گردن بندش را می دهد، یکی پول نقد می دهد، دیگری به حساب واریز میکند. خلاصه این که با درآمد شهر مشهد می توان یک مملکت را اداره کرد. من از یکی از جمع آوری کنندگان نذورات پرسیدم که این پول ها به کجا می روند؟ او جواب داد: “به اداره بهزیستی”.
ولی می دانیم که بهزیستی همیشه با کمبود بودجه مواجه است و اگر افراد خیر کمک نکنند نمی تواند اموراتش را اداره کند!
قم چقدر درآمد دارد؟ جمکران چقدر؟ شاه عبدالعظم چقدر؟ چندین هزار امامزاده وجود دارد، درآمدشان چقدر می شود؟ فکر می کنم از کله تان دود بلند شد.
چقدر ملک در اختیار سازمان اوقاف است؟ از کرایه این املاک چقدر درآمد دارد؟ سازمان اوقاف در سال ۱۳۸۵ بیش از ۷۴۰۰ ملک و بیش از ۵۸ میلیارد تومان درآمد داشت و حالا درآمدش بیشتر از ۴ برابر آن سال است.
چقدر خمس و زکات جمع می شود؟ مال امام چطور؟ همه مردم ایران فطره می دهند، چقدر می شود؟ خلاصه اینکه اگر یک از میلیون درآمدهای اماکن متبرکه و فطره به فقرا داده می شد، یک نفر فقیر در ایران پیدا نمیشد.
این که مال مردم را پاک می کنند خیلی جالب است. می گوید ۱۰ میلیون تومان بده به من تا دارایی هایت پاک شوند. همه میدانیم صحیح این است بگوید: «به کسانی که ظلم کرده ای حق شان را بده تا دارایی هایت پاک شوند». این یعنی اینکه تمامی این تشکیلات به منظور دزدی کردن طراحی و ساخته شدهاند.
حال به اینجا می رسیم که این درآمدها به کجا میروند. واضح است که این همه سرمایه اگر در داخل کشور می ماند حالا ایران از آمریکا هم ثروتمندتر بود. پس به خارج از کشور میرود. به جیب کسانی که دنیا را اداره میکنند.
چه کسانی دنیا را اداره میکنند؟
زمانی بود که کشورهای اروپایی با روشهای قدیمی دنیا را استعمار میکردند. متوجه میشوند که نگهداری آن همه سرباز در کشورهای مختلف هزینه بسیار زیادی دارد و بهتر است بجای آن، در حکومتها و مذاهب نفوذ کرده و از این طریق استعمار کنند. بعد انقلاب ساختگی فرانسه را به راه می اندازند و سپس شاههای اروپایی به ظاهر از قدرت کنار میکشند و ادعا میکنند که مقامی تشریفاتی هستند و در اداره مملکت نقشی ندارند و این دروغی بیش نیست و دولتها توسط آن ها اداره میشوند چون آنها سرمایه غیر قابل تصوری دارند و برای تمامی امور دولتهای دنیا برنامه ریزی و اعمال نفوذ میکنند. هم اکنون دنیا توسط خانواده های سلطنتی اروپایی و تعدادی خانواده یهودی اداره میشود که بارزترین آنها خانواده یهودی روچیلد (Rothschild) در انگلستان و خانواده سلطنتی انگلستان است. ملکه انگلستان (الیزابت دوم) سه میلیون هکتار زمین در کشورهای مختلف دارد. شاید این گفته را شنیده باشید: “در زمینهای متعلق به انگلستان آفتاب غروب نمیکند”.
این خانواده ها از ۱۰۰ سال قبل برای همه چیز برنامه ریزی کردهاند و تمامی حکومتهای دنیا برای آنها کار میکنند. دولتها ملتها را میچاپند و به آنها میفرستند. بانکهای سوئیس را هم ایجاد کردهاند که آشکار نمیکنند که چه سرمایههایی را در آنجا تلنبار میکنند.
روشی که برای اداره تمامی دنیا استفاده میشود این است که دولتها با افزایش مالیاتها، عوارض، قبوض و … ملت ها را میچاپند و روز به روز راههای درآمد برای مردم بسته میشوند. این وضع در اروپا حتی شدیدتر از ایران است و اروپاییها ۷۰ درصد درآمدشان را مالیات میدهند. برای نگه داشتن ماشین در پارکینگ خانه شان باید مالیات بدهند. اگر اتومبیلی بخرند باید به اندازه قیمت آن مالیات بپردازند و …
جالب این است که برای کشورهای اروپایی برنامه ریاضت اقتصادی هم تدوین میکنند تا دولتها مردم را بیشتر از این هم بچاپند. برای ما هم برنامه اقتصاد مقاومتی را مینویسند. هر دو برنامه توسط یک نفر طراحی شده.
برای اینکه دولتهای دنیا بتوانند خفقان ایجاد کنند و مردم دنیا جرات اعتراض به دولتها را نداشته باشند، بطور مداوم جنگ و وحشت در دنیا تولید میکنند. زمانی جنگ سرد را بین آمریکا و شوروی سابق تولید کرده بودند. سران حکومت شوروی اعضای فراماسونری بودند. بعد از جنگ سرد هم نوبت آن رسید که از مسلمانان برای ایجاد رعب و وحشت استفاده کنند. طالبان، القاعده، داعش، حکومت جمهوری اسلامی ایران و … همگی تولید شده اند تا عامل ایجاد وحشت و ترس باشند و جنگ بین اسرائیل و حماس نیز در همین راستا است.
از روزی که استعمارگران تصمیم گرفتند که از سربازان استفاده نکنند، جاسوسهایی را به مجامع مذهبی تمامی دنیا فرستادند و کم کم هدایت طرز فکر و ایدئواوژی مسلمانان را به عهده گرفتند. تعدادی خانواده یهودی در زمان حکومت عثمانی مسلمان شدند تا بتوانند در حکومت و مجامع مذهبی نفوذ کرده و در جهت براندازی امپراطوری عثمانی و ترویج افکار خرافی تلاش کنند. هم اکنون نوادههای آنها در تمامی کشورهای اسلامی شریانهای اقتصادی را در دست دارند و دولتهای اسلامی کاملا تحت کنترل این یهودیها هستند. دولتهای اسلامی را وادار میکنند تا در جهت ترویج افکار خرافی، تحریک مسلمانان بر علیه دنیا و تولید تروریست سرمایه گذاری های کلانی بکنند.
شما ملاحظه می کنید دولت ادعا می کند که دچار کمبود بودجه است. اما عاشورا که میرسد پلاکاردهای پلاستیکی خیلی بزرگی که توسط دستگاه های مدرن و با هزینه بسیار زیادی چاپ شدهاند در سرتاسر خیابانهای تمامی شهرهای ایران نصب میشود.
اگر به سخنان خامنهای دقت کنید متوجه میشوید که همیشه از جنگ، دشمن، مکر، حیله و استکبار جهانی سخن می گوید. اما درست این است که بگوید که تا حالا هرچه شده را فراموش کنید و بیائید در صلح زندگی کنیم. اسلام دین رحمت است.
تمامی دنیا با این سیستم اداره میشود که مثلا در ایران مردم عادی در سختی زندگی میکنند اما هنگامی که جذب سپاه، بسیج و سایر ارگانهای اسلامی میشوند منافع بسیاری نصیبشان میشود. مردم تمامی کشورهای دنیا به سختی پول در میآورند اما وقتی که جذب گروههای اسلامی میشوند کمکهای فراوانی دریافت میکنند. در حقیقت این خانوادههای یهودی که دنیا را اداره می کنند، تلاش میکنند تا کل دنیا را مسلمان کنند. چرا؟ جواب را مرحوم حسین پناهی داده:
«اینکه شما در خانه چه برنامهاى میبینید به ما مربوط است، اینکه در خیابان چه میپوشید به ما مربوط است، آنچه مینوشید و آنچه میگوئید به ما مربوط است!
با چه کسى بیرون میروید به ما مربوط است،
چه دینی دارید و چگونه آرایش میکنید به ما مربوط است؛
اما …
امنیت، قدرت خرید، کیفیت تحصیل، آینده فرزندانتان، تفریح جوانانتان، امنیت راهها، مشکل مسکن و بقیه موارد:
به ما مربوط نیست»
یعنی در هر کشوری که حکومتش اسلامی میشود دولت مجوز پیدا میکند که در همه چیز مردم دخالت کند اما خودش در مقابل هیچ چیزی پاسخگو نباشد.
در تمامی کشورهای دنیا مردم در سختی زندگی میکنند اما وقتی که مردم جذب گروههای اسلامی میشوند منافع بسیاری نصیب شان میشود و به این نتیجه میرسند که در راه درستی قدم گذاشته اند. در ادامه این روند، مردم را از گروههای اسلامی به تدریج به گروههایی مثل داعش و طالبان جذب میکنند. در گروههای تروریستی حقوق زیادی مثل ۱۰ هزار دلار در ماه دریافت می کنند. ملاحظه می کنید که داعش روز به روز پیشرفت میکند. یک روز به مصر حمله میکند. فردا شهری را در یمن تسخیر میکند و ….
در کشورهای اسلامی خرافات ترویج میشود و گروههای تروریستی هم به کشتن مردم خرافی تحریک میشوند تا همیشه مسلمانان درگیر جنگ و بمب گذاری باشند.
در طول تاریخ، تولید خرافات، همیشه پر درآمدترین شغل بوده. این درآمد باعث شده که پیغمبر را معصوم کنند، ۱۲ تا امام تولید کنند، آنها را هم معصوم کنند، مراجع تقلید و رساله تولید کنند، چند صد هزار امام زاده بسازند، ولی فقیه تولید کنند، برای دنیا منجی بسازند و …
شما در قران حتی یک کلمه در مورد اینها نمیتوانید پیدا کنید. خدا با هیچ کس رودربایستی ندارد و اگر پیامبر یا کس دیگری معصوم بود در قران ذکر میشد. همچنین اگر امامی وجود داشت نامش گفته میشد. در قران گفته شده که از ولی تان پیروی کنید و با استناد به آن تفسیر میکنند که پیامبر، امامان و رهبر مسلمانان معصوم هستند. این گفته مثل این است که به کودک گفته می شود که به حرف پدرش گوش کند یا به مردم گفته میشود که از مسئولین پیروی کنند. این به معنی معصوم بودن پدر یا مسئول کشور نیست.
پیامبر ۲۱ عدد زن رسمی داشت. موقتها را خدا میداند. در ۵۴ سالگی با عایشه ۹ ساله ازدواج کرد. در آیه ۵۰ سوره احزاب هم اجازه داده شده که زنهای مومن، بدون پرداخت مهریه به پیامبر حلال شوند. امامها هم هر کدام شان بطور متوسط ۵۰ تا زن داشتند. نکته اینجاست که آدم معصوم از عهده یک زن به سختی بر میآید. پنجاه تا زن و عصمت چطور یکجا جمع میشوند؟
در آیه سوم سوره مائده ذکر شده که امروز دین تان را کامل کردم. یعنی تمامی مسائل دینی در قران بیان شده. از این آیه میتوان فهمید که بغیر از قران و پیامبر، هر چیز دیگری که بنام دین تولید شده فقط برای این بوده که دزدها بتوانند دزدی کنند.
استدلال می کنند که باید کسی باشد که راه را نشان دهد. در پاسخ باید گفت که این جهان محل امتحان است. هر کسی باید قران و هر آنچه را که لازم است مطالعه کند و بر اساس تصمیمی که در برابر مشکلات گرفته میشود ارزش اشخاص مشخص میشود. اگر کسی باشد که همه چیز را از خدا بپرسد و به مردم بگوید مثل این است که معلم یک نفر را آورده تا در جلسه امتحان به شاگردها تقلب برساند.
امروزه سکان کشتی تولید خرافات به دست یهودیها افتاده و میلیونها صفحه تفسیر نوشته شده تا ثابت کنند که امامها معصوم بودند. برای سنیها هم برعکس این تفاسیر را میبافند تا همیشه جنگ و اختلاف بین شیعه و سنی حاکم باشد.
این یک برنامه ریزی است که امام حسین یا امام رضا را این طور بزرگ و معصوم کردهاند تا راه باز شود برای معصوم کردن مرجع تقلید و ولی فقیه و در آخر نتیجه این میشود که هرچه مرجع تقلید یا ولی فقیه میگوید سخن خداست و مردم نباید در مورد دستورات مراجع تقلید یا ولی فقیه فکر کنند بلکه باید بدون چون و چرا اطاعت کنند.
از آن طرف هم به داعش میگویند که شیعه کافر است و انسان را در حد خدا بزرگ میکند. بدین گونه انگیزه بزرگی برای داعش ایجاد میشود تا حرمهای شیعه را منفجر و شیعهها را قتل عام کند.
مرتبا تبلیغ میکنند که فلان افراد بیمار از امام رضا شفا گرفتند. اما اگر به آمار نگاه کنیم میبینیم که بیشترین موارد ابتلا به سرطان دنیا در ایران رخ میدهد و ایران از لحاظ میزان بروز بسیاری از بیماریهای جسمی و روانی در صدر دنیا قرار دارد. اگر تنها یک مورد بیماری مثلا قطع نخاع توسط آزمایشات و تصویر برداری پزشکی تائید میشد و پس از رفتن به حرم امام رضا توسط آزمایشات و تصویر برداری پزشکی تائید میشد که فرد مذکور شفا یافته، در کتب پزشکی جهان توصیه میشد که برای درمان آن بیماری از حرم امام رضا استفاده شود.
این خانواده های یهودی، تمامی کشورهای دنیا را به این شکل اداره میکنند که در کشورهای مختلف تشکلهایی مثل فراماسونری، کابالیسم، شیطان پرستی، حسینیه، هیئت عزاداران اباعبدالله الحسین و … را تولید میکنند. در این تشکلها تعدادی جاسوس را به عنوان نماینده خدا معرفی میکنند که دائما در تماس با خدا هستند و گفتههای خدا را به مردم میرسانند. تعدادی افراد عوام پیدا میشوند که این گفتهها را قبول میکنند و کاملا مرید آن جاسوسها می شوند. مقامات اجرایی کشورها (وزرا، رئیس جمهور و روسای ادارات) از میان این افراد عوام انتخاب میشوند. بعد جاسوسها از زبان خدا به افراد عوام می گویند که چطور کشور را اداره کنند.
نمونه بازر این نوع مدیریت، آقای احمدی نژاد است که در کابینه اش یک صندلی خالی و متعلق به امام زمان بود. احمدی نژاد گفته بود: “امام زمان هر روز میآید و به کارهای دولت نظارت میکند و کشور را در مقابل دشمنان محافظت میکند”.
امام زمان مرتبا از احمدی نژاد میخواست که یارانه پرداختی به نان، آب، برق، گاز و … قطع شود، قیمت بنزین، گازوئیل، فلزات، محصولات پروشیمی و … افزایش یابد و به قیمت جهانی برسد. مالیاتها، عوارض و هرآنچه که از مردم گرفته میشود افزایش یابد تا بودجه دولت افزایش یابد، به نفت وابسته نباشد و مملکت پیشرفت کند. احمدی نژاد مطابق برنامههای امام زمان عمل کرد، روحانی هم همان مسیر را ادامه میدهد غافل از اینکه این سرمایهها به بانکهای سوئیس منتقل میشوند و در دست دولت نمیمانند.
به جرج واشنگتن (نخستین رئیس جمهور آمریکا. او فردی فراماسون بود) گفته بودند که واشنگتن شهر خدا است و خدا در این شهر فرود خواهد آمد. جورج واشنگتن را هم پیامبر خدا کرده بودند. همانطور که احمدی نژاد را یکی از ۳۱۳ نفر اصحاب امام زمان کردند.
مسئولین رده بالای کشور آمریکا در سازمان فراماسونری انتخاب میشوند. مجسمهها و نمادهای فراماسون در کاخ سفید و بسیاری از میادین واشنگتن ساخته شده و حتی روی دلار چاپ شدهاند تا در ذهن افراد فراماسون جنبه مقدس پیدا کنند. بدین شکل به برنامه هایشان جنبه مقدس و الهی میدهند تا افراد عوامی که از فراماسونری به قدرت میرسند تصور کنند که افراد برگزیده خدا هستند و بدون چون و چرا برنامههای خدا را که توسط سازمان فراماسونری در اختیارشان قرار میگیرد اجرا کنند.
در ایران نیز برنامه مشابهی انجام میشود و افراد عوامی که به قدرت میرسند تصور میکنند که افراد برگزیده خدا هستند و بدون چون و چرا برنامههایی که به اسم خدا و امام زمان دیکته میشود را اجرا میکنند.
شما میبینید که مطهری، شریعتی، طالقانی، مفتح و سایر افراد سیاسی که فهم و شعور داشتند را به شکل مرموزی کشتند چون میدانستند که نمیتوانند برنامههایشان را روی آنها پیاده کنند.
پر واضح است که کشور ثروتمندی مانند ایران، اگر توسط ملاها و این افراد عوام که هیچ اطلاعی از علم سیاست، اقتصاد، مدیریت و … ندارند اداره میشد، در عرض یک روز حکومت را از دست میدادند. این ها ظاهر حکومت هستند. در واقع حکومت توسط خانوادههای یهودی اداره میشود.
گروه های جاهلی مانند داعش یا طالبان اگر حمایت کننده نداشته باشند و راه و روش را به آنها نشان ندهند، خود به خود از بین می روند اما ملاحظه می کنید که این گروهها به سرعت پیشرفت میکنند.
اگر در گوگل کلمات دلار و ۱۱ سپتامبر را به زبان انگلیسی وارد کرده و دکمه جستجو را بزنید تصاویر دلارهای تا شده را نشان میدهد که روی اسکناس ۵ دلاری نقاشی برج دوقلو، روی ۲۰ دلاری نقاشی آتش گرفتن برج دوقلو و روی ۵۰ دلاری نقاشی فرو ریختن برج دوقلو چاپ شده. یعنی قبل از چاپ شدن دلار، نقشه ۱۱ سپتامبر را کشیده بودند چون میدانستند زمانی خواهد رسید که در آمریکا بیلیونرهای جدیدی ظهور خواهند کرد که موی دماغ این خانوادههای یهودی خواهند شد. برنامه این بود که آن بیلیونرها توسط مسلمانها کشته شوند.
لازم است متذکر شوم که هر نهضت، انقلاب، جنگ و رکودی که در جهان رخ میدهد توسط این خانوادههای یهودی طراحی و تولید شده. مثلا برای شروع انقلاب اسلامی، کارتر (رئیس جمهور آمریکا) دست در دست فرح و شاه دست در دست همسر کارتر، رفتند و بر سر میزی نشستند که رویش لیوان مشروب بود. این را از تلویزیون ایران پخش کردند و جرقه انقلاب را زدند. بعد از آن هم هیچ کس خمینی را نمیشناخت. مردم در طول روز به تظاهرات میرفتند و شب به رادیو بی بی سی انگلستان گوش میدادند. شاه هم روی بی بی سی پارازیت پخش میکرد. خمینی را بی بی سی به مردم شناساند و مرتبا پیامهای خمینی را به مردم میرساند و میگفت که فلان روز، مردم فلان شهر تظاهرات کنند. یعنی انقلاب اسلامی نتیجه عمل بی بی سی بود.
بعد از انقلاب هم فرماندهان ارتش و عده زیادی را اعدام کردند. برنامه این بود که فرماندهان ارتش اعدام شوند تا صدام جرات پیدا کرده و به ایران حمله کند. پیامبر پس از فتح مکه، مشرکین و دشمنانش را بخشید. صحیح این بود که خمینی هم بعد از پیروزی انقلاب، فرمان عفو عمومی میداد.
بعد از آن هم عراق به ایران حمله کرد. بعد از ۶ ماه صدام متوجه شد که اشتباه بزرگی مرتکب شده و چندین کشور واسطه شدند تا غرامت ایران را بپردازند و جنگ خاتمه پیدا کند اما ایران راضی به صلح نشد یعنی از ۸ سال، شش ماه عراق مقصر بود، هفت و نیم سال هم ایران راضی به صلح نمیشد. میگویند خمینی راضی به صلح نمیشد چون خاک کشورمان در دست عراق بود اما این گفته صحیح نیست چون هنگامی که او به صلح راضی شد نیز مقدار زیادی از خاک کشورمان در دست عراق بود. هنگامی که آمریکا به عراق حمله کرد صدام خاک ایران را پس داد.
مسئله اینجاست که هفت و نیم سال از هشت سال را ایران مهاجم بود و حالا مدعی هستیم که کسانی که در جنگ کشته شدهاند شهید هستند. مردم از بیچارگی نمیدانند چه کنند، دولت هم حقوق مردم را به خانواده شاهد و جانبازان میدهد. بیست و هفت سال از پایان جنگ گذشته و هنوز هم سهمیه های رزمندگان، جانبازان و اسرا برقرار است و بیشتر هم میشود. عراق را هم دوست شماره یک ایران میدانند. دوست شماره دو هم روسیه است که صدام را تجهیز میکرد.
مطلب دیگر این که این خانواده های یهودی حتی به خود یهودیها هم رحم نمیکنند. این ها مسبب جنگهای اول و دوم جهانی بودند. کشتن یهودیها در جنگ دوم جهانی هم جزئی از دستور کارشان بود که آن را “هولوکاست” نامیدند و بهانهای است تا در کشورهایی مثل آمریکا مالیات پرداخت نکنند و هر قدر که میتوانند زور بگویند.
این که خامنه ای میگوید: “اسرائیل محو خواهد شد” برنامه ای است که توسط این خانوادههای یهودی طراحی شده. اینها اسرائیل را در نقطه حساس مسلمانها ایجاد کردهاند تا برای مدت درازی جنگ و خونریزی ایجاد شود و در آخر هم یهودیهای مقیم اسرائیل به این نتیجه خواهند رسید که نمیتوانند تا ابد جنگ کنند و اسرائیل را ترک خواهند کرد.
بدین ترتیب هولوکاست دوم که عبارت از نابودی اسرائیل است رخ خواهد داد تا بهانهای باشد در دست این خانوادههای یهودی برای زورگویی و پرداخت نکردن مالیات.
این که خمینی گفت: “نظام سوسیالیستی شوروی فرو خواهد ریخت” و اینچنین هم شد بیانگر این است که آن خانوادههای یهودی برنامه شان را از زبان خمینی میگفتند تا او را در نظر مردم جهان به اسطوره و فردی ملکوتی تبدیل کنند. علائم ظهور امام زمان را نیز بر طبق برنامههایشان تدوین کردهاند تا در زمان مناسب، فردی را به عنوان امام زمان معرفی کنند و به بهانه برقراری عدالت در دنیا، مردم را به جنگ بکشانند.
سرکردگان شوروی سابق و روسیه کنونی اعضاء فراماسونری بوده و هستند و سناریویی که با هماهنگی آمریکا بازی کردهاند و میکنند این است که هر جا جنگی رخ میدهد آمریکا به یکی از طرفین و شوروی به طرف مقابل کمک میکند تا هر چه ممکن است جنگ به درازا بکشد و کشور درگیر جنگ به مخروبهای تبدیل شود مثل سوریه.
بلشویکهای روسیه یهودی هستند. مارکز و انگلز که مکتب کمونیسم را ابداع کردند نیز یهودی بودند. چند تا از خانوداههای یهودی که دنیا را اداره میکنند ساکن روسیه هستند و حکومت شوروی سابق و روسیه کنونی توسط آنها اداره میشد و میشود.
حال به اینجا می رسیم که چرا این خانوادههای یهودی عاشق جنگ، خونریزی، رکود و تحریم هستند؟ این موضوع دو علت دارد. یکی اینکه جنگ سبب فقر و فقر سبب ایجاد ملتی جاهل و خرافه پرست میشود. چنین ملتی ملاها و مراجع تقلیدش را پرستش میکند و این خانوادههای یهودی برنامههایشان را از طریق ملاها و مراجع تقلید اجرا میکنند. دوم اینکه رشد اقتصادی کشورها سبب تولید بیلیونرهای جدیدی میشود که آنها هم میخواهند با نفوذ در دولتها، سیاستهای خودشان را پیش ببرند. این خانوادههای یهودی با ایجاد رکود سبب میشوند که بیلیونرها سقوط کنند و به گرد پای آنها هم نرسند.
چرا هیچ جا سخنی از این خانوادههای یهودی گفته نمیشود؟ علتش این است که اینها مالک رسانهها، استودیوهای فیلم سازی بزرگ دنیا و اینترنت هستند و اطلاعات از فیلترشان عبور میکند و بعد منتشر میشود. همچنین مالک بانکها و شرکتهای بزرگ دنیا مثل شرکتهای بیمه گر، تولید مواد خام و داروها، بازارهای سهام، سیاستمدارها، دولتها، سرویسهای اطلاعاتی و جنایات سازمان یافته هستند.
بانکهای بزرگ بین المللی متعلق به آنها است. قسمتی از سرمایههایی را که از دولتها میدزدند به این بانکها منتقل میکنند و سپس همان پول را به دولتها وام میدهند و دولتها رفته رفته در باتلاق بدهی فرو میروند. دولت آمریکا حدود ۱۷ تریلیون دلار بدهی دارد.
در تمامی کشورهای دنیا بسیاری از افراد معروف عضو سازمان فراماسونری هستند و با حمایت این سازمان توانستهاند به شهرت برسند. یعنی پیشرفت زیاد و معروف شدن برای افراد عادی فوق العاده دشوار شده. اینها تا میتوانند دنیا را پر از نمادهای فراماسونری میکنند. این نمادها در بسیاری از نقاط دنیا و حتی در تابلوهای مترو تهران، کتب درسی مدارس ایران، سریال قهوه تلخ، لوگوهای صدا و سیما، تبلیغات ایرانسل، نمای بیرونی ساختمان مجلس شورای اسلامی که به شکل هرم ساخته شده، تعداد ۳۳ پنجره مجلس، مطابقت گونیا و پرگار در عکس هوایی ساختمان مجلس، علامت ضربدر پشت رئیس مجلس، نقش ستاره داود در فرودگاه مهرآباد، هرمهای بازار هنر مشهد و … یافت میشوند.