متن این نامه به شرح ذیل است:
“بسمه تعالی
جناب آقای صادق زیباکلام
با سلام؛
اخیرا یادداشتی در رابطه با اربعین حسینی(ع) به نام شما منتشر شده است که مایه تاسف اینجانب شد.
در حالی که آحاد مردم مسلمان ایران و سایر نقاط جهان، مشتاقانه و با حسرت شاهد تصاویر حماسه راهپیمایی اربعین حسینی(ع) در عراق هستند و آرزو میکنند ایکاش در میان خیل زائران حسینی(ع) بودند، یادداشت شما که عصبانیت و بغض در آن موج میزند، مایه بهت و حیرت خوانندگان شد.
به جرات میتوانم بگویم اگر از “ملک سلمان” یا “مفتی اعظم وهابیها” یا شاید “ابوبکرالبغدادی” در رابطه با حماسه اربعین حسینی(ع) پرسیده میشد، همین جوابهایی را میدادند که شما در یادداشتتان نوشتید.
آیا مخالف خوانی و پز روشنفکری دادن، این قدر ارزش دارد که برای آن با داعشیها و سعودیها در خدشه وارد کردن به شکوه اربعین حسینی(ع) همندا شوید؟
از شما که به اصطلاح استاد دانشگاه هستید بعید است انقدر غیرعلمی و مغرضانه قلم برانید و خود را مقابل باورها و ارزشهای آحاد مردم قرار دهید.
آن هم انقدر بی منطق و هتاکانه!
آقای زیباکلام!
آیا واقعا شما با یک نفر – حتی یک نفر – از جمعیت چند میلیونی زائران اربعین حسینی(ع) به صحبت نشستهاید که اینگونه تحلیل میکنید؟
آیا زائران حسینی(ع) با این همه مشقت و سختی و مخاطره به عراق رفتند که بگویند آنجا جرثقیل بر سر زائران نمیافتد و مدیریت صحیح وجود دارد؟
یعنی این همه خادم مردمی ایرانی و عراقی و این همه زائر از همه آئینهای و فرق اسلامی برای چنین حرف سطحی به زیارت عتبات رفتهاند؟
جهت اطلاع جنابعالی، عشق و شور حسینی و سنت ائمه اطهار و به ویژه احادیث موثق و متواتر منقول از امام حسن عسگری(ع) مردم را به این راه کشانده است.
جهت اطلاع جنابعالی، انسجام اسلامی و مقابله با ظلم و جور به ارث رسیده از یزید سال ۶۱ هجری و یزیدیان زمان ما، مردم را به این راه کشانده است.
آقای زیباکلام!
از دوستانم شنیدهام که شما سابقه ارادت به حریم حسینی(ع) را در کارنامه دارید و اطاق کارتان مزین به تصویر کربلای معلی است.
حیف است که آن تصویر و این ارادت را به سیاهی حرفهای سفارشی و موهن مخدوش نمایید.
واسلام من التبع الهدی”
گفتنی است، صادق زیبا کلام، در یادداشت اخیر خود در روزنامه قانون، با زیرسوال بردن راهپیمایی باشکوه اربعین، پوشش آن را تنها برای «ایرانیزه» کردن، این حرکت نامیده است. زیباکلام در بخشی از این یادداشت خود آورده است: “نمیدانم اصرار بر ایرانی نشان دادن و ایرانی کردن محرم و عاشورا و پیوند زدن آن با تشیع چقدر از نظر تاریخی درست است. جدای از آنکه چنین پیوندی از نظر تاریخی محل اشکال است و از منظرافزایش اختلاف میان شیعه و سنی هم عمل درستی نیست … مشکل «ایرانیزه» کردن محرم و عاشورا به کنار، چند سالی است که شاهد بهراه افتادن سنت رفتن پیاده به کربلا در اربعین شدهایم. سنتی که صدا و سیمای ما هم اصرار و تبلیغات زیادی برای آن به راه انداختهاند و تلاش میشود تا هرچه بیشتر بر تعداد زوار اربعین افزوده شود.”
کسانیکه خودشان حقیرند، فکر میکنند که ملت حسینی ایران اسلامی هم مثل خودشان حقرند و سعی در کوچک نشان دادن این حرکت و این بزرگترین راهپیمایی سیاسی جهان رو دارند.