این روزها سرتیتر خبرهای کشور، ثبت نام برخی هم وطنان محترم به عنوان کاندیدای شورای شهر بود.
اگر حتی کمی هم کانالها و سایتهای خبری را بالا و پایین کرده باشید، متوجه صف طولانی افراد شرکت کننده از اقشار مختلف در انتخابات شورای شهرها خواهید شد.
مثبت نگر که باشیم؛ یعنی ما این تعداد فرد توانمند داریم برای پای به میدان گذاشتن در شهرهای مختلف با تمام ویژگی های استراتژیکی که می تواند داشته باشد؛ نظیر همزیستی اقوام ایرانی و مذاهب اسلامی و البته وجود مشکلات فراوان در حوزه شهرسازی، گردشگری و …، در ابعاد مختلف فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و سیاسی!
اساسا هروقت به حال و هوای انتخابات شورای شهر و مجلس نزدیک میشویم بیشتر با قابلیتها و توانمندی بالای همشهریهایمان در اقصی نقاط کشور برای حل مشکلات شهری، دغدغهها و طرحهای بسیار و ارائههای بلیغشان مواجه میشویم که غایت حسِ افتخار از این همه توانمندی و قابلیت تا پایان زمان انتخابات است!
از چند منظر میتوان به این تعداد ثبت نام کننده نگریست:
۱- اینکه ثبت نام کنندگان آنقدر این توانایی را در خود دیدهاند که پای در عرصه خطیر و مهم انتخابات شورای شهری بگذارند.
۲- با وظایف یک شورای شهر به معنای واقعی کلمه آشنا نیستند.
۳- یا برخی دیگر با تقلیل دادن این جایگاه در حد کارچاق کنی و #واسطه_گری برای حل مشکلات از مسیرهای عمدتا غیرقانونی، عرصه را برای فعالیت بسیار هموار میبینند.
۴- و یا صرفا مدرک دکتری یا فعالیت مقطعی در نهاد یا ارگان یا فرض مثال شاخصه انقلابی بودن و ادعای ولایت مداری خود را برای پای در این میدان گذاشتن کافی میدانند.
لازم میدانم به عنوان یک شهروند با مشاهده خلاء های بسیار در حوزههای مختلف شهری و بر زمین ماندن بسیاری از شعارهای مطرح شده توسط رای آورندگان در طول این سالها، نکاتی را یادآوری کنم تا آن دسته از بزرگوارانی که تایید صلاحیت خواهند شد و تا چند وقت دیگر تبلیغات خود را آغاز خواهند کرد، در نظر داشته باشند:
۱- در ابتدا از آرمانهای واقعگرایانه شما در شعار ها سپاسگزاریم؛ اما خواهشمندیم احیانا از شعارهایی که رنگ و بوی عمل ندارند، حرفی به میان نیاورید و نگذارید حس صداقت و اعتماد در مردممان کمرنگتر شود. بهتر نیست طرحها و راهکار هایتان را برای رفع نیازها ارائه دهید؟!
۲- در حوزه مسائل اقتصادی و معیشتی، هموطنانمان با مشکلات اساسی روبهرو هستند. اما در برخی شهرها امتیازات متفاوتی نظیر هویت تاریخی و اماکن گردشگری و… انتظار «درآمدزایی» و حل بخشی از مشکلات را همراه خود دارد.
در حوزه مسائل فرهنگی با ضعفهای اساسی از برگزاری مراسم در مناسبتهای مختلف گرفته تا تقویت فرهنگ و زبان و تقویت برادری میان اقوام مختلف و… مواجه هستیم.
در حوزه مسائل اجتماعی؛ چه خوب است اگر سری به محلههای فقیرنشین شهرتان زده و کمی از درد این شهروندان را حس کرده باشید ولی این مردمان تنها از شما «همدردی» نمیخواهند و به انتظار «درمان» نشستهاند.
اگر در این سه حوزه طرح و برنامهای دارید بیان کنید.
۳- اگر حتی مدرک مدیریت شهری یا امثال این مدارک تحصیلی مرتبط با حوزه شهری را دارید ولی در جایگاهی مشابه، حتی در سطوح پایینتر فرصتی برای آزمون و خطا نداشتهاید، به عنوان یک کوچکتر نصیحت ما را بپذیرید که این زمین، زمین کسب تجربه نیست و صرفا حقی از مردمان محروم، از جوانان چشم انتظار شغل و خلاهای اساسی موجود، برگردنتان باقی خواهد ماند.
۴- و در آخر؛ اگر برنامهای (نه صرفا دغدغه!) حول موضوعات ذکر شده ندارید:
گاهی بهترین و موثرترین کاری که در انتخابات شوراهای شهر و روستا میتوان انجام داد این است که کاندیدا نشویم! یا در صورت مشاهده افراد صالحتر، صحنه را ترک کنیم!
سارا آفاق پور دبیرآموزش انجمن اسلامی دانشگاه مازندران