• امروز : جمعه - ۳۱ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : 11 - شوال - 1445
  • برابر با : Friday - 19 April - 2024
8

پرکاری به جای پرحرفی!

  • کد خبر : 789
  • 25 مهر 1394 - 17:00
پرکاری به جای پرحرفی!

همواره در درون دانشگاه ما با دو قشر از افراد طرف هستیم، دانشجویانی که تمام تلاششان تنها درس خواندن است و مسیری جز دانشکده، سلف و خوابگاه را طی نمی کنند و دسته آخر نیز فارغ از آنکه اندکی فهم اجتماعی سیاسی و فرهنگی پیدا کرده باشند از فضای دانشگاه خارج می شوند. اما گروه […]

همواره در درون دانشگاه ما با دو قشر از افراد طرف هستیم، دانشجویانی که تمام تلاششان تنها درس خواندن است و مسیری جز دانشکده، سلف و خوابگاه را طی نمی کنند و دسته آخر نیز فارغ از آنکه اندکی فهم اجتماعی سیاسی و فرهنگی پیدا کرده باشند از فضای دانشگاه خارج می شوند. اما گروه دیگری نیز هستند که آغاز سال تحصیلی و باز شدن درب دانشگاه ها برای آنها معنای متفاوتی دارد. آنانی که نسبت به اطراف و اکناف خود بی تفاوت نیستند به مجرد باز شدن دانشگاه ها به سمت دفاتر تشکل های دانشجویی می روند و شروع به فعالیت می کنند و معمولا این گروه ها هستند که سرنوشت جامعه و آینده کشور را نیز تغییر می دهند چرا که دغدغه و حساسیت آنها برای آینده ای بهتر بیشتر است؛ اما این تنها لازم است لکن کافی نیست و برای آنکه این دغدغه ها به نتیجه برسد ملزومات دیگری نیز لازم است.

مستقل بودن و استقلال طلبی

یکی از آن مسائل اساسی که جریان دانشجویی بایستی بدان توجه داشته باشد، خصوصا در سال جاری و سال آینده مسئله «مستقل بودن» و همچنین مطالبه «استقلال» است. تلاش جریان های سیاسی چپ و راست؛ اصلاح طلب و اصولگرا در بزنگاه انتخابات همواره بر این بوده است که از نمد جریان دانشجویی برای خودش کلاهی دست و پا کند و شأن جریان دانشجویی را که فراتر از احزاب و گروه های سیاسی است به سطح جریان های حزبی و سیاسی تقلیل دهد و جریان دانشجویی را به عنوان پیاده نظام خود در عرصه سیاست مورد استفاده قرار دهد؛ فلذا جریان دانشجویی بایستی هوشیاری کامل را داشته باشد و تمام تلاش خود را بکار بگیرد تا از منظری فراتر از حزب و گروه به مناسبات سیاسی نگاه کند و تلاشش را با تدوین شاخصه ها و اصول یک مجلس، دولت و… تراز انقلاب به گفتمان سازی در این عرصه بپردازد.

نکته دوم «مطالبه استقلال» است؛ همچنان که خمینی کبیر(ره) اولین سخنرانی جدی و اصلی خود علیه حکومت منحوس پهلوی را با ایجاد دغدغه در مورد استقلال-سخنرانی معروف ایشان علیه کاپیتولاسیون- شروع کرد و در آن ایام که مسائل و مشکلات بسیاری از ترویج فساد شرعی و اخلاقی توسط حاکمیت بود و به‌صورت متعارف، از یک فقیه و عالم دینی انتظار می‌رفت بیش از همه به این مسائل حساس باشد؛ ایشان در مورد استقلال کشور مطالبه داشت و فرمود قلب من(از ماجرای کاپیتولاسیون) در فشار است. اگر کسی راجع‌به ‌این مسئله اعتراض نکند، دچار گناه کبیره شده است.

۱۳ آبان ۵۸ و تسخیر لانه جاسوسی توسط جنبش دانشجویی که بعنوان سرآغاز نوینی برای مبارز با استکبار شناخته می شود قطعا وظیفه جریان دانشجویی را در مقابل با استکبار و حفظ استقلال نسبت به آحاد جامعه دو چندان می کند.

جریان دانشجویی در شرایط موجود و زمانی که تئوری دولت بر «توسعه برون زا» نهاده شده و در این مسیر تعامل و همگرایی با غرب و فروکاست از ارزش بالادستی استقلال و ایجاد درجاتی از وابستگی اتفاق خواهد افتاد بایستی مطالبه جدی جریان دانشجویی در سال آینده تحصیلی مسئله استقلال کشور به عنوان دال مرکزی گفتمانی و مدلولات آن امنیت، پیشرفت، عدالت، بهبود وضعیت اقتصادی، آزادی و… باشد.

جریان دانشجویی باید این مسئله را یک مطالبه عمومی کند که “ایده دولت برای اداره کشور شکست خورده است” و ناکارآمدی تئوری توسعه برون زا با توجه به اتفاقات دو سال اخیر اعم از پشت در ماندن یکساله ایران پشت درب های سازمان ملل و در نهایت تمکین دولت به نظر آمریکایی ها، پایین کشیدن قیمت نفت در توطئه آمریکایی سعودی، تجاوز به نوجوانان در جده، گستاخ شدن عربستان و کشورهای اقماری آمریکا در منطقه، تهدید کشور ۸۰۰ هزار نفری جیبوتی، عدم حل مشکلات اقتصادی و نامه ۴وزیر اقتصادی دولت مبنی بر قرار داشتن اقتصاد در وضعیت رکود و در مرز بحران و بسیاری دیگر از شواهد نشان دهنده این واقعیت است.

در همین پازل مسئله «مذاکره با آمریکا» و «برجام»ی که خود منشأ نفوذ و از بین رفتن استقلال اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کشور است؛ قابل تحلیل است که جریان دانشجویی باید برای آنها برنامه داشته باشد.

عدالت خواهی لب انتظار از جریان دانشجویی

آنچه که جریان دانشجویی را در جامعه زنده نگه می دارد و به گونه ای نقطه وصل دانشجویان دغدغه مند با فرد فرد جامعه است، ارزش «عدالت» است و البته انجا که بی اعتمادی و یا اعتماد را به نظام جمهوری اسلامی متصف می کند نحوه مواجهه با فساد خواهد بود و جریان دانشجویی در نسبت با نظام نیز نقشه نظارتی را دارا است؛ پس جریان دانشجویی به عنوان چشم بینا و زبان گویای جامعه باید بیش از دیگران دغدغه ی مسئله مبارزه با فساد و عدالتخواهی را داشته باشد؛ و البته همواره مشخص شده است که هر چقدر این دغدغه در جامعه دانشگاهی پر رنگ تر شده اقبال عمومی به این جریان نیز بیشتر شده است.

پدیده آقازادگی و مقابله با آقازاده فاسد توسط جریان دانشجویی در سالهای گذشته و بصورت ویژه و فراگیر در سال تحصیلی ۹۳-۹۴ نشان داد که هم این تلاش ها مثمر ثمر خواهد بود و هم نسبت جریان دانشجویی را با ذغذغه مردم نزدیک تر خواهد کرد.

اما اینکه چه مسئله یا مسئله هایی به عنوان اولویت عدالتخواهی در دستور کار جریان دانشجویی هم قرار بگیرد نیز اهمیت دارد که اجمالا می توان به چند نمونه اشاره کرد:

۱- چرایی افزایش قیمت آب، برق، گاز و دیگر خدمات اجتماعی ۲- اعتراض به روند واردات و لابی های موجود در سیستم وارداتی که دست تولیدگر داخل را بسته و اقتصاد ملی را فلج کرده است ۳- مفاسد بانکی و عدم برخورد با آنها که بدهی های چند ده هزار میلیاردی به بار آورده است ۴- اعتراض به نبود سازوکارهای نظارت در سیستم اقتصادی کشور از نبود سازوکارهای نظارتی در ورود و خروج کالا تا نبود نظارت در مبادلات و وضعیت اقتصاد در داخل ۵-عدم شفافیت در اطلاعات و عدم اجرای قانون دسترسی آزاد به اطلاعات قراردادها ۶- چرایی اجازه ایجاد تبعیض در نظام اسلامی(بعنوان مثال اجازه ورود خودروهای لوکس میلیاردی در ایام تحریم) ۷- مسئله فساد کرسنت و ….. موارد بسیاری در بحث مبارزه با فساد باشد که جریان دانشجویی می تواند در آنها پیش قدم و پیگیر باشد.

آرمان خواهی و عدم توقف در مسیر آرمان ها

«دنیای امروز؛ دنیای واقع گرایی است» این کلید واژه ای است که سیاسیون دلبسته به تئوری «توسعه برون زا» بکار می برند تا جریان انقلاب اسلامی را از توجه به آرمانها مغفول کنند؛ آنهم واقع گرایی منفی مترادف با محافظه کاری که  از این منظر «آمریکا کد خداست و یاید با کدخدا که واقعیت موجود جهان است کنار آمد و باید نظم جهانی که مد نظر آمریکا است به عنوان یک واقعیت پذیرفت» و با همین استدلالات ضعیف که حتی تجربه گرایی ناظر به تجربیات جمهوری اسلامی و منطقه نیز آن را نفی می کند؛ تلاش این جریان فاصله انداختن جریان انقلابی با نگاه آرمانگرایی واقع بینانه است.

رهبری انقلاب در دیدار اخیر با دانشجویان با اشاره به همین جریان می فرمایند: «اوّلین فریضه‌ی دانشجویی عبارت است از آرمان‌خواهی. یک‌عدّه‌ای تبلیغ میکنند و وانمود میکنند که آرمان‌خواهی مخالف واقع‌گرایی است؛ نه آقا، آرمان‌خواهی مخالف محافظه‌کاری است، نه مخالف واقع‌گرایی. محافظه‌کاری یعنی شما تسلیم هر واقعیّتی – هرچه تلخ، هرچه بد – باشید و هیچ حرکتی از خودتان نشان ندهید؛ این محافظه‌کاری است. معنای آرمان‌گرایی این است که نگاه کنید به واقعیّتها و آنها را درست بشناسید؛ از واقعیّتهای مثبت استفاده کنید، با واقعیّتهای سلبی و منفی مقابله کنید و مبارزه کنید. این معنای آرمان‌گرایی است. چشمتان به آرمانها باشد. این اوّلین فریضه‌ی دانشجو است.

آرمانها چه هستند؟ جزو چیزهایی که بنده اینجا یادداشت کرده‌ام به عنوان آرمانها، یکی مسئله‌ی ایجاد جامعه‌ی اسلامی و تمدّن اسلامی است؛ یعنی احیای تفکّر اسلام سیاسی؛ یک‌عدّه‌ای از قرنها پیش، سعی کردند اسلام را از زندگی، از سیاست، از مدیریّت جامعه هر چه میتوانند دور کنند و منحصرش کنند به مسائل شخصی؛ مسائل شخصی را هم یواش یواش محدود کنند به مسائل قبرستان و قبر و مجلس عقد و از این حرفها؛ نه، اسلام آمده است که «الّا لِیُطاعَ بِاِذنِ الله»؛ فقط هم اسلام نیست؛ همه‌ی پیغمبران همین‌جورند. ادیان الهی آمده‌اند برای اینکه در جامعه پیاده بشوند، در جامعه تحقّق واقعی پیدا کنند؛ این باید اتّفاق بیفتد. یکی از مهم‌ترین آرمانها این است.»

رهبری در ادامه به چگونگی آرمانخواهی و تصمیم سازی برای رسیدن به آرمان ها هم اشاره کردند و فرمودند:« ممکن است کسی بگوید ما این آرمانها را چه‌جوری دنبال بکنیم؟ ما که در کشور اثری نداریم؛ یک عدّه مدیرانی هستند، دارند کار خودشان را میکنند، ما هم اینجا شعار میدهیم، حرف میزنیم. این اشتباه در فهم مسئله است؛ هرگز این‌جوری نیست. دانشجو تصمیم‌ساز است؛ دانشجو گفتمان‌ساز است. شما وقتی که یک آرمانی را دنبال میکنید، میگویید، تکرار میکنید و بجد پای آن می‌ایستید، این یک گفتمان در جامعه ایجاد میکند، این موجب تصمیم‌سازی میشود؛ زیدِ تصمیم‌گیر در فلان مرکز تصمیم‌گیریِ مدیریّت کشوری، وقتی که یک چیزی به‌عنوان یک گفتمان درآمد، مجبور میشود دنبال بکند. یک نمونه‌ی زنده‌اش همین گفتمان نهضت نرم‌افزاری و احیای حرکت علمی است که مطرح شد، تکرار شد، خوشبختانه استقبال شد و به‌عنوان یک گفتمان درآمد؛ حرکت جامعه براساس آن به‌وجود آمد؛ ده پانزده سال است که ما از لحاظ علمی داریم همین‌طور حرکت میکنیم و جلو میرویم. در همه‌ی زمینه‌ها همین‌جور است، دانشجو میتواند مؤثّر باشد. کسی از عزیزان از قول مرحوم شهید بهشتی، نقل کردند که ایشان فرمودند که «دانشجو مؤذّن جامعه است؛ وقتی که خواب بماند، مردم هم خواب میمانند»؛ خب، تعبیر خوبی است؛ شما میتوانید بیدارکننده باشید، میتوانید گفتمان‌ساز باشید، به‌هیچ‌وجه تصوّر نکنید که این کارهای دانشجویی شما، کارهای بی‌اثری است.»

این نقش جنبش دانشجویی تا آن حد ظهور و بروز پیدا کرد که رهبر انقلاب در جمع اعضای اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل آنها را حلقه های پیش برنده نظام می خواند و می فرماید: «برخی از استراتژیست های خارجی در اوایل انقلاب این تحلیل را دادند که انقلاب ایران از روش های ویژه ای برای تثبیت، رشد و پیشرفت خود بهره برداری کرده که بی سابقه است؛ که از جمله اینها ایجاد انجمن های اسلامی است و اینها هسته های انقلابی مومنی هستند که انقلاب متکی به اینها است. هر چند انها دیر فهمیده بودند اما درست فهمیده بودند. انجمن های اسلامی در هر جا عبارت بودند از آن مجموعه های پر انگیزه با ایمان های روشن، با احساسات پر جوش که مثل یک موتوری همه آن مجموعه را با خودشان حرکت می دادند و پیش می بردند و انجمن های اسلامی دانشجویان در طول زمان کارهای با ارزشی را در دانشگاه ها انجام دادند.»

پیشرفت ایران اسلامی و ایجاد تمدن اسلامی امروز یک آرمان است و از مسیر فعلی دولت حاصل نخواهد شد و جریان دانشجویی برای تحقق آن باید گفتمان سازی را از همین امروز شروع نمایند.

رشد علمی و حرکت دانشگاه به سمت علم ثروت ساز

در مسیر گفتمان سازی جریان دانشجویی و تاکید بر توجه به اقتصاد دانش بنیان که می تواند ما را به تحقق آرمان گفته شده کمک کند انچه امروز اولویت دارد؛ نقد فضای موجود علمی است که بیش از آنکه مرتفع کننده مشکلات و مسائل کشور باشد ناظر به تولید علوم غیرکاربردی قرار گرفته است. جریان دانشجویی در این مسیر نیز دو کار را می تواند دنبال کند؛ اول آنکه خود با تشکیل حلقه های علمی؛ در درجه اول مشکلات اساسی کشور که نیاز به راه حل دانشگاه ها دارد را بیابد و دوم در درجه ثانی خود در آن حلقه ها به کشف این راه حل ها همت بگمارد و دوم تلاش ویژه خود را برای فشار به دانشگاه ها در جهت تقویت فضای پژوهشی، نزدیکی بیشتر دانشگاه ها به محیط صنعتی و تقویت علم کاربردی که منجر به تولید ثروت نیز خواهد شد بگمارند.

گفتمان «کارکردن» به جای «حرف زدن»

این یک واقعیت است که تشکل های دانشجویی در همیشه تاریخ اقلیت دانشگاه را تشکیل می دادند اما به مقتضی زمان گاهی تاثیرگذاری بالایی داشته و اکثریت دانشگاه را با خود همراه کرده اند و گاهی نتوانسته اند اقناع افکار عمومی را انجام داده و دانشگاه را با خود همراه کنند. تشکل های دانشجویی بایستی بتوانند جذب خود را در فضای کف دانشگاه بالا ببرند و در محیط تاثیر گذار باشند؛ مهمترین لازمه این مهم ارتباط مستقیم، رو در رو و چهره به چهره با دانشجویان است که این می طلبد جریان دانشجویی نمایش خود را از پشت صفحات مانیتورها، تبلت ها و گوشی های تلفن همراه در فضای مجازی نزدیک تر برده و در محیط فیزیکی دانشگاه در کنار دانشجویان قرار بگیرد، با دغدغه های آنها آشنا بشود و تلاش کند آنها را نیز از محیط مجازی کنده و به میدان واقعیت بیاورد. همچنان که رهبری از توصیه هایشان این نکته بود که «هیچ چیزی جای این گفتگوی رو در رو و چهره به چهره را نمی گیرد»

جریان دانشجویی باید بتواند در محیط دانشگاه به اقناع افکار بپردازد و جذابیت های- مشروع- را برای دانشجویان حاصل آورد که هر دو اینها در درجه اول بستگی دارد به اینکه بدنه تشکل چقدر توانسته خودسازی کند و خود را به لحاظ معرفتی و فکری و فرهنگی غنی کرده باشد.

آنچه که بعنوان یک فرد فعال در محیط دانشجویی طی چند سال گذشته می توانم بصورت متقن بگویم آن است که تحولات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در سال تحصیلی جاری به مراتب بیشتر از سال گذشته و سال گذشته به مراتب بیشتر از سالهای قبل از آن است و این می طلبد که به همین میزان کار تشکیلاتی بیش از گذشته اتفاق بیفتد.

خدا رحمت کند دوست دیرین ما مرحوم معین رئیسی را که می گفت برای انکه فتنه ۸۸ دیگر اتفاق نیفتد باید روزی ۱۶ ساعت کار کرد؛ امروز البته بیش از اینها بایستی زحمت کشید. زمان گذاشتن برای اختلافات درون تشکیلاتی یا بین تشکیلاتی در تشکلهای انقلابی امروز بمثابه کم کردن زمان از کار در جهت گفتمان انقلاب اسلامی است و هر چه که در این مسیر بخواهد زمان را از نیروهای انقلاب بگیرد بایستی کنار گذاشته شود. امروز تشکل های دانشجویی بیش از آنکه به محفل های دورهمی و مجازی و حرف زدن نیاز داشته باشند به کار کردن نیاز دارند و این بایستی برای همه جا بیفتد که آنچه برتری دارد خوب حرف زدن نیست بلکه خوب کار کردن و سخت کوشی است؛ و آنچه بعنوان میراث هر فرد در تشکل های دانشجویی باقی خواهد ماند و حتی آنچه که برخی باعث شده برخی از اسامی در حافظه تاریخی جریان دانشجویی بماند خوب صحبت کردن یا خوش مصاحبه بودن افراد نبوده است بلکه تلاشگر و جهادی بودن افراد بوده است که در این مثال نیز شاید بهترین فرد همان مرحوم معین رئیسی باشد که تعداد مصاحبه هایش به انگشتان یک دست هم نمی رسید اما آنقدر تلاشگر و جهادی بود که هر کس در هر تشکلی بخواهد نامی از یک دانشجوی تشکیلاتی و کاری بیاورد قطعا ذهنش به سمت معین رئیسی خواهد رفت.

لینک کوتاه : https://news.mostaghel.ir/?p=789

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از بررسی در سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی توهین، تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.