به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دانشجویان مستقل ؛ زینب شوندی ،دبیر سیاسی اتحادیه انجمن های اسلامی مستقل، بمناسبت چهل و سومین سالگرد پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، در نشستی صمیمانه به عنوان فعال دانشجویی، با خبرگزاری دانشجو ،به گفتگو پیرامون دستاورد ها و آرمان های انقلاب پرداخت.
متن گفتگو به شرح زیر است:
دستاوردهای انقلاب اسلامی در حوزهای علمی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و بین المللی کدامند و در چه بخشهایی میتوانستیم بهتر عمل کنیم؟
شوندی: اگر بخواهیم درخصوص دستاوردهای انقلاب اسلامی صحبت کنیم، باید کاملا واقعبین باشیم. متاسفانه امروزه با رویکردهای اغراقآمیز زیادی روبرو هستیم. عدهای با ایجاد یک تصویر بینقص از دوران پهلوی، انقلاب عظیم سال ۵۷ را، اشتباهی ناشی از خوشبختی بیش از اندازه مردم بیان میکنند و عدهای نیزبا برداشتهای افراطی از وضع فعلی جمهوری اسلامی، کوچترین انعطافی در پذیرش نقایص موجود ندارند. این دو رویکرد هردو اشتباه است و راه به جایی نخواهد برد.
درخصوص دستاوردهای انقلاب اسلامی با محوریت نگاه عقلانی و واقعبینانه باید گفت که فارغ از اعداد و ارقامی که توسط مراکز ثبت آمار در سنجش شاخصهای رشد و پیشرفت منتشر میگردد، مهمترین ثمرهی انقلاب اسلامی که به سادگی برای ملتی به دست نخواهد آمد، بازگرداندن روحیه آرمانخواهی به ملت ایران و اثبات بزرگی آنان درعین استضعاف، اول به خودشان و سپس به جهانیان بود.
این تغییر رویکرد که با پشتوانه دینی و ملی شکل گرفت، خاطرهی جمعی در ذهن جامعهی ایرانی ایجاد کرد مبنی بر اینکه کار غیرممکنی برای اجتماع ملت ایران وجود ندارد. این خاطره جمعی که در ۸ سال استقامت ملت ایران در دوران دفاع مقدس نیز جلوهی پررنگتری به خود گرفت، در نسل دهه ۵۰ و ۶۰ محدود نشد و به مثابه یک جریان در حرکت خون، میتوان آن را در نسل جدید جامعهی ایرانی نیز مشاهده کرد. همانقدر پویا و بلکه بسیار قویتر از گذشته.
علت جریان گرفتن گفتمان انقلاب اسلامی در نسلهای بعدی آن نیز بیش از هرچیز به پشتوانهی مکتبی، محتوایی و عقلانی آن بازمیگردد. حاصل زحمات طول عمر اندیشمندان متعددی از جمله امثال شهید مرتضی مطهری، محمد حسین بهشتی و … شاکلهی استدلالی و فنی انقلاب را تشکیل داد. فطرت آدمی، عنصر مشترک همهی نسلها است و همین عامل است که زنجیرهی اتصال نسلها و ادوار مختلف را به یکدیگر فراهم میکند. همین فطرت است که وقتی با محاسبهای عقلانی روبرو میشود، به واسطهی ذات خود آن را میپذیرد.
بعد از گذشت ۴۳ سال از انقلاب چقدر توانسته ایم در تحقق شعارهای اساسی انقلاب اعم از استقلال، آزادی، عدالت و.. موفق عمل کنیم؟
شوندی افزود: انقلاب اسلامی با شعارهایی که از پایههای مکتبی آن سرچشمه میگرفت، به وجود آمد. این شعارها که نقطه قوت انقلاب اسلامی هستند، در صورت عدم تحقق، میتوانند به پاشنهی آشیل و نقطه ضعف نیز تبدیل گردند. در همهی این آرمانها در مواردی موفق و در مواردی ناموفق عمل شده است. از جمله اصلیترین این کلیدواژهها، استقلال، آزادی، مردمسالاری دینی و عدالت است. من، اما بین همهی اینها، وضعیت آرمان عدالت را از سایر موارد مذکور، وضعیت نامناسبتری میدانم. عدالت، دقیقا همان وجه تمایز منحصر به فرد جمهوری اسلامی با اکثریتهای نظامهای مستقر در جهان کنونی است. وضعیت شاخص عدالت از زمان قبل از انقلاب تاکنون، رشد چشمگیری داشته است و این بیعدالتی که به دفعات در کتب خاطرهنویسی کارگزاران حکومت پهلوی نیز مورد اذعان قرار گرفته است، مطلب قابل دفاعی نیست.
از نظر من نباید در مقولهی عدالت، جمهوری اسلامی با حکومت فشل پهلوی مقایسه کنیم چرا که از اساس مقایسهای ضعیف و دارای نتایج بدیهی است. هرچند همانطور که در ابتدای صبحت گفتم رویکردهای اغراقآمیزی وجود دارد که تصویر واژگونی از وضعیت پهلوی منتقل میکنند و انکار نمیکنم که در پاسخ به این شبهات اتفاقا لازم است مقایسههایی با این جنس صورت بگیرد و حقیقت تبیین شود. اما در این مجال ترجیح میدهم وزن این مقایسه را سنگین کنم و وضعیت جمهوری اسلامی در شاخص عدالت را با عیار آرمان و غایت خود جمهوری اسلامی در عدالت مقایسه کنم که حقا مقایسهای سختگیرانهتر است.
الزامات و راهکارهای پیشرفت و تحقق اهداف در گام دوم انقلاب را چه میدانید آیا با وجود مشکلات شرایط برای موفقیت در این مسیر فراهم است؟
شوندی گفت: نرخ ضریب جینی در دهه گذشته روندی اغلب رو به صعود داشته است و اکنون میتوان گفت که ۵۰ درصد کل درآمدها در اختیار ۲۰ درصد از مردم ایران قرار دارد. نابرابری اقتصادی علاوه بر اینکه خود صرفا معلول عوامل اقتصادی نبوده و ریشههای فرهنگی اجتماعی نیز داشته است، تبعاتی محدود به اقتصاد نخواهد داشت و در وضعیت عدالت آموزشی، فرهنگی و … نیز آثار سو خود را خواهد داشت. این فرایند که نتیجههای سیاستهای مختلف دولتها از ابتدای انقلاب تاکنون بوده است، امری خلقالساعه نبوده که بتوان در مدت زمان کوتاهی آن را متوقف کرد.
رفع این چالشها در قدم اول نیازمند این است که در دههی چهارم از عمر انقلاب اسلامی، آشنایی بیتعارفی با جنس چالشها و مشکلات جمهوری اسلامی داشته باشیم. به عنوان یک فعال دانشجویی، وقتی با برخی از مسئولین در خصوص چالش بیعدالتی موجود در حوزه کاری وی وارد دیالوگ میشویم متوجه نقص جدی دستگاه فکری ایشان در شناخت تعریف عدالت، نسبتش به حوزه کاری وی و نحوهی تحقق آن روبرو میشویم. اینکه مقام معظم رهبری در ابتدای آغاز به کار دولت سیزدهم تاکید کردند که همه تصمیمات مسئولین جمهوری اسلامی باید پیوست عدالت داشته باشد، به معنای یک تبصره نیست. بلکه به این معناست که هرکسی در جمهوری اسلامی مسئولیت میگیرد باید نسبت خود را با آرمان عدالت از پیش تعیین کرده باشد و عدالت روح کلی حاکم بر تصمیماتش باشد.
با توجه به نقش تاثیر گذار نهاد دانشگاه در پیروزی انقلاب و پیشرفتهای کشور در گام دوم انقلاب چه رسالتی را برای نهاد دانشگاه و جنبش دانشجویی میتوان متصور شد؟
شوندی پاسخ داد: اینجا دقیقا موقعیتی است که یکی از نقشهای جدی جریان دانشجویی تعریف میگردد، که همان کمکردن فاصله بین بایدها و هستها است. مقام معظم رهبری نیز بارها در بیانات خود تاکید کردند که جریان دانشجویی باید ذات و رویکرد آرمانخواهانه خود را حفظ کند.
برای هر جریانی در قسمتی از کشور وظیفهای تعریف میشود که متناسب با هدف اولیهی شکل گیری آن و امکانات و ابزاری که در اختیار دارد باشد. یکی از وظایف جریان دانشجویی همین آرمانخواهی است. جریان دانشجویی در راستای پاسداری ازملت ایران و انقلاب مردمنهاد اسلامی ایران باید بتواند نقاط آسیبپذیر کنندهی جمهوری اسلامی را شناسایی کند. یکی از این نقاط محل اشکال، میزان خطایای مسئولان، تصمیمگیران و مجریان امر است و جریان دانشجویی به عنوان یکی از مصادیق حلقههای میانی باید در این نقطه دیدهبان فعال اشتباهات موجود و در مرحلهی بعد هزینهسازی برای تکرار این اشتباهات و نمایاندن مسیر درست باشد. با توجه به سرعت بسیار بالای اتفاقات و تعدد و پیچیدگی چالشهای حال حاظر موجود در کشور، تحقق این نقش به یک رصد جدی و مستمر نیازمند است.
در مقوله حذف ارز ترجیحی در همین سال جاری، دیدم که تشکلهای متعددی ورود کردند که یکصدا و هرچند با استدلالهای خاص خود، نسبت به این اقدام و تبعات آن هشدار دادند. این رصد، دیدهبانی، هشدارهای سنجیده و به موقع، هزینهسازی برای وقوع تصمیمات اشتباه و نمایاندن اولویتها و راهکارهای اصلی مراحلی مشترک در ایفای نقش جریان دانشجویی در شرایط فعلی است.