مدتیست کمتر فرصت را به واکنش به برخی افراد و کانالها اختصاص دادم، کمکم متوجه اشتباه عمیق گذشته شدم، بازی در زمین تعریف شده که موجب میشود هر حرکت خوب یا بد ما طبق خواست و میل طرف مقابل باشد، دیگر عیار امثال آمدنیوز، وحیدآنلاین و مملکته برای حزبالله روشن شده، چه لزومیست تمام وقت ارزشمند به پاسخگویی یاوهگویی و اعلام برائت و امثالهم از اینها بگذرد؟ آیا خط گرفتن از امثال اینها جز خطا و غلط بزرگ است؟ پس چرا هرکه مغضوب آمدنیوز باشد عزیز حزب الله و بالعکس شود؟ به این طریق بجای یافتن راه و مسیر انقلابی و ترسیم نقشه راه توسط خودمان در مسیر تعریف شده دشمن قدم برمیداریم و مشغول پاسخگویی مداوم به یاوه های اینها میشویم! و همین حرکت خود بزرگ کردن بیجای این رسانههاست. درحالیکه پاسخگویی به شبهاتی که در سطح جامعه رسوخ یافته کفایت میکند. حب و بغض ما باید طبق عملکرد انقلابی هر مسوولی تعیین گردد نه اینکه چون مورد بغض آمدنیوز بوده چشم بر خطاهایش بسته و حمایت مطلقش کنیم!
نه فقط دشمن که برخی طیفهای دگراندیش داخلی غیرمعاند و بعضا برادران سابق، هم همین سیاست را دنبال میکنند. وقتی بخش عظیمی از پشتوانه خود را بجهت عملکرد بحثبرانگیز از دست دادهاند در تلاشند با طرح مسائل حساسیتزا و تحریک واکنش حزبالله مظلومنمایی کنند و اینرا علم کرده و جایگاه قبلی خود را بازیابند. درحالیکه هزاران ضدانقلاب روزانه بطور صریح و بیپروا نظام و رهبر معظم را مورد استهزاء قرار داده و فحشی را کم نگذاشتهاند ولی هیچ پیگیری قضایی نصیبشان نمیشود، توجه بیجا به جلب مکرر طیف احمدینژاد به همین بهانهها، برپایی دادگاه برای حامیان دانشجویی این نگاه و برخوردهای امنیتی با بستنشینی و دیگر خودنماییهای این طیف صرفا بازی در زمین ایشان است! بهترین کار بیتوجهی به اعمال تحریکبرانگیز ایشان و دعا جهت هدایت ایشان و حفظ انقلاب و رهبری از دوستان ناشی و بیخردش است.
درحالیکه انقلابیها بدرستی مکررا نقدکننده وضع نامبارک حاکم بر دولتها و مجالس و صداوسیما بودهاند و عملکرد خوب نیروهای مسلح و در راس همه سپاه را افتخار خود و نمونه مدیریت جهادی و انقلابی معرفی میکنند بررسی عملکرد قوه مهم قضاییه تقریبا بایکوت مانده است. درحالیکه این قوه از سال ۶۸ که دارای رییس مشخص شده ۳ رییس منتسب به جریان انقلابی (آیات یزدی، شاهرودی، آملی) داشته اما نگاهی به رضایت عمومی پایین مردمی چندان بوی انقلاب را به مشام نمیرساند. درحالیکه جامعه خصوصا امت حزبالله در پی فسادهای اقتصادی و سیاسی و پروندههای سیاسیون مختلف ، مسائل بینالمللی و جهان اسلام و پروندههای خاص نظیر حقوق و املاک نجومی و بورسیهها منتظر برخورد سریع و قاطع و همراه با روشنگری انقلابیها بود و برخورد بموقع و اعلام عمومی و صریح نتیجه آن میتوانست چهره قوه قضا را بسیار احیا کند اما برخوردهای منفعلانه و دیرهنگام در اکثر موارد مانع آن شد.
درحالیکه بعضا در برخی موارد برخورد قوه ممکن است مناسب هم بوده باشو اما روابط عمومی قوه ضعیف بوده چراکه مسوولیت آن بر عهده معاون اول پرمشغله قوه قضا گذاشته شده که بنا بر حجم مسوولیت اولویت دست چندم وی هم نمیتواند باشد و همچنین بنظر میآید سخن حکیمانه رهبری در دیدار سال اخیر با قوه قضاییه که فرمودند :” در جایی که آبروی نظام در معرض خطر است، حفظ آبروی نظام اسلامی مقدم و مهمتر(بر آبروی افراد) است، زیرا مردم مسائل را میبینند و متوجه میشوند و نباید اینگونه احساس شود که قوه قضائیه با متخلفان قضایی، برخورد نمیکند.” چندان مورد توجه مسوولان قوه نبوده چراکه بارها علیرغم تهدید شدن آبروی نظام واکنش دیرهنگام و غیرروشنگرانه قوه قضا ورق فضای رسانهای را به نفع دشمن برگردانده است. درنهایت بنظر میرسد وقتی حدود ۳۰ سال است که مسوولیت قوه قضا بر دوش چهرههای برجسته منتسب به جریان انقلابی بوده امت حزبالله میبایست با حساسیت بیشتر نسبت به تحولات این قوه عملکرد انقلابی را از این قوه طلب کند، قوه قضا اختیارات عظیمی دارد که حتی میتواند منجر به برکناری رییس جمهور بدلیل تخلفات وی شود و برخورد قضایی با عاملان دشمن و فاسدین داخلی در قوا و نهادهای دیگر میتواند نوید دهنده جامعه بدون فساد باشد و اعتماد عمومی به نظام را افزایش دهد فلذا باید با نقد، پیگیری و حساسیت ویژه، قوه قضاییه را به نقطه قوت نظام و جریان انقلابی تبدیل کرد انشاءالله.
امید نیکو، دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه ع.پ شیراز