«جریان سازش» و «جریان انقلابی» از اول انقلاب تاکنون وجود داشته
حجت الاسلام محمدیان مسئول نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها در دیدار با شورای مرکزی اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل فرمودند: دو جریان فکری در جامعه ما وجود دارد، تحت عنوان «جریان سازش»-«جریان انقلابی». هم در بین اصلاحطلبها و هم در بین اصولگراها، طرفداران هر دوی این جریانها وجود دارد. این اختلاف نظر از اول در جامعۀ ما وجود داشته؛ از اول انقلاب یک عدهای معتقد بودند که ما باید با آمریکا کنار بیاییم، و راهی جز سازش با آمریکا وجود ندارد، این حرفها، حرفهای جدیدی نیست، هرچند الان یکمقدار ادبیاتش تغییر کرده. اگر خاطرات شخصیتها را نگاه کنید، میبینید که این جریان از اول انقلاب هم بوده و الان هم هست.
بسیاری از اختلاف نظرها که در جامعۀ ما هست به این دو تفکر بر میگردد: تفکر انقلابی و تفکر سازش. هر دوی اینها وجود دارد، البته تفکر انقلابی همیشه طرفداران بیشتری داشته است و توانسته تفوّق خودش را حفظ کند، ولی اینطور نیست که تفکر سازش، طرفدار نداشته باشد.
تشکلهای دانشجویی سالهاست که نسبت به مسائل و آسیب های اجتماعی فاصله گرفتهاند
حجت الاسلام محمدیان در ادامه فرمودند: ما نسبت به مسائل و مشکلات اجتماعی، کمکاری کردهایم؛ خصوصاً تشکلهای دانشجویی. این تشکلها سالهاست که از این موضوع فاصله گرفتهاند و اینکه مخاطبینشان در دانشگاهها کمتر شده، لااقل یک بخشی از آن به همین موضوع برمیگردد. اصلاً اینرا وظیفۀ شرعی خودتان بدانید؛ ما نسبت به فقرا و محرومین جامعه، مسئولیت داریم. ما الان نزدیک به ۱۱ میلیون نفر حاشیهنشین داریم که وظایفی در ارتباط با آنها بر عهده ما هست.
رهبر معظم انقلاب، خیلی موضوع آسیبهای اجتماعی را پیگیری میکنند، بنده یادم نمیآید که ایشان نسبت به هیچ موضوع دیگری اینقدر پیگیر باشند و جلسات مستمر برای آن بگذارند؛ هر شش ماه یکبار.
در دهه هفتاد ریشه تربیت معلم را با تعطیلی دانشگاههای تربیت معلم در کشور زدند
«معلمین» روح آموزش و پرورش هستند، اما در دهه هفتاد آمدند ریشۀ تربیت معلم را در این کشور زدند؛ با این عنوان که «ما نیازی نداریم معلم تربیت کنیم! اینهمه دانشگاهها دارند دانشجو تربیت میکنند، ما از همینها به عنوان معلم استفاده میکنیم! چرا اینهمه هزینه کنیم و یک عدهای را ویژۀ معلمی، تربیت کنیم؟!» ضربهای که آن موقع با تعطیلی دانشگاههای تربیت معلم به کشور زدند، اگر ارزیابی دقیق شود، تأثیر منفیاش از تهاجم فرهنگی بیشتر بوده است.
بیش از چهار جلسه با آقای فانی داشتیم تا تکلیف دانشگاه فرهنگیان روشن شود ولی مع الاسف به نتیجه نرسیدیم. در یکی از جلسات سرپرست این دانشگاه نیز حضور داشت، به آقای فانی گفتم آقای مهر محمدی در وبلاگش نوشته است که از طنزهای عجیب است که من ریاست دانشگاهی را بر عهده گرفتم که از مخالفین تاسیس آن بودم! حال چگونه انتظار دارید این دانشگاه به اهدافش برسد؟