چهاردهم تیر، صفحهی اول روزنامههای کشور که بازتاب دهندهی دیدار پنج ساعته دانشجویان با رهبر انقلاب بود را می دیدم. هرروزنامهای با نوع نگاه و سلیقهی خود قسمتی از صحبت های دیدار را به عنوان تیتر در صفحهی اول انتخاب کرده بود.
روزنامه ای “شرایط، شبیه جنگ احزاب است” را تیتر زده، یکی از روزنامه ها “عقل باختگان به غرب پناه می برند” و دیگری “۱۲ توصیه مهم به تشکلهای دانشجویی” را برگزیده بود. اما خیلی از روزنامهها به صورت زنجیرهوار تیتر زده بودند که “افراد را به انقلابی نبودن متهم نکنید” و “حرف مخالف رهبری جرم نیست”
در میان این تیترهای زنجیرهای، روزنامهای با عنوانی مشابه تیتر زده بود که “تشکل های دانشجویی از اتهام غیر انقلابی زدن به افراد پرهیز کنند”
خیلی برایم عجیب بود که چرا مسئولان این روزنامههای زنجیرهای، به زنجیره وار بودن صحبت های رهبری بی توجهاند! یعنی سخنان رهبری دارای یک منظومه است که پرداختن به یک بخش و رها کردن بخش یا قسمتهای دیگر، شاید بدتر از نپرداختن و سانسور کامل و معادل تحریف است.
در ابتدا حضرت آقا مشخص نمودند که اولاً هر تشکلی که در دانشگاه مشغول فعالیت است، صرف مجوز گرفتنش از دانشگاه، به معنای انقلابی و متدیّن بودنش نیست و فرمودند که “برای من تشکّلهای انقلابی با تشکّلهایی که نسبت به مسائل انقلابی بیتفاوتند یکسان نیستند”
برای حضرت آقا طبیعی بود که نظرات همهی دانشجویان کشور در این جلسه قرار نیست که بازگو و منتشر شود و این جلسه را ویژهی تشکلهای انقلابی دانستند.
با پذیرفتن وجود تشکلهای انقلابی و غیر انقلابی، به طور طبیعی در کنار افراد انقلابی افراد و جریانهای غیر انقلابی هم خواهیم داشت. حال اینکه چه کسی یا چه تشکل و جریانی انقلابی و کدامها غیر انقلابیاند مساله خواهد بود.
اینجا این سوال از مسئولان روزنامههای مذکور به ذهن میرسد که اگرچنانچه فرض بفرمایید یک عدّهای بخواهند از خطّ قرمزهای نظام عبور کنند و خیلی هم افتخار کنند و بخواهند شجاعت به خرج بدهند، جلادت به خرج بدهند و از خطّ قرمزهای نظام عبور کنند، شما بهعنوان یک مسئول آیا میتوانید با اینها به یک چشم نگاه کنید؟
این حرف کاملاً صحیحی است که انقلابی بودن مراتب و درجاتی دارد و “هرکسی را به صِرف اینکه با فکر شما بهطورکامل انطباق ندارد متّهم به انقلابی نبودن نشود، اما همین درجات و مراتب با چه شاخصههایی سنجیده میشود؟
۱- پایبندی به مبانی و ارزشهای اساسی اسلام و انقلاب
۲- هدفگیری آرمانهای انقلاب و همت بلند برای رسیدن به آنها
۳- پایبندی به استقلال کشور
۴- حساسیت در برابر دشمن و نقشه دشمن و عدم تبعیت از آن
۵- تقوای دینی و سیاسی
که رهبری در چهاردهم خرداد ماه سال جاری این پنج شاخصه را برای انقلابی بودن مطرح نمودند.
حال اگر کسی این شاخصه ها را داشت اما در سلایق و روش ها متفاوت بود در دایره انقلاب است ولی اگر در پنج شاخصهی مذکور دچار خدشه و انحراف بود، غیر انقلابی خطاب نمودن او نه تنها اتهام نیست بلکه روشن نمودن حقیقت است. اصلاً اگر چهرهی چنین افرادی برای جامعه روشن نشود ظلم در حق حقیقت و انقلابیون حقیقی است چراکه این افراد با تکیه بر سوابق و شعارهای فریبنده عملاً شاخصهها را جابه جا کرده و با تحمیل قرائتهای متعدد(پلورالیسم) جامعه را از رسیدن به حقیقت دور و حق و باطل را به هم شبیه یا نزدیک جلوه می دهند.
گویا آن قدرها هم حق و باطل با همدیگر دشمن و از هم دور نیستند. میتوان نماز را با علی(ع) خواند و بر سفرهی معاویه نشست، هم از امام و نظام و انقلاب دم زد و هم با کسانی که میگویند «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» همکاری کرد. یک روز از امام دَم زد و روزی عکس ممنوع التصویران فتنه را منتشر و بر جبین فتنه بوسه زد.
مثلا تفکری که به دنبال برگزاری اردوهای مختلط و کنسرت در دانشگاه است را می توان پایبند به مبانی و ارزشهای اساسی اسلام و انقلاب دانست و آن را غیر انقلابی نخواند؟ آیا افرادی که با دریافت حقوق های نجومی خوی اشرافی را در خود می پرورانند و از سطح معمولی زندگی مردم فاصله گرفته اند؛ آیا هدف گیری و همتشان انقلاب و اسلام است؟!
آنانکه استقلال مملکت را به ریشخند گرفته، وجود دشمن و دشمنی اش را توهمِ توطئه پنداشته و حساسیت نسبت به این شاخصه ی مهم انقلابی را به نیشخند میگیرند آیا انقلابی اند؟ جریانی که از هیچ تهمت و تخریبی نسبت به مسئولین متعهد، مومنان انقلابی، دانشجویان و دانشمندان بی گناه و پرتلاش دریغ نکرده و دل هایشان آینهی انعکاس امواج دشمن به درون کشور، زبانهایشان فرودگاهی برای نشست و برخاست اندیشه و اراده استکبار و دستانشان گره گشای کار بیگانگان و گره افزای کار خودیهاست، آیا انقلابی اند؟!
اینها کارشان از تفاوت در مراتب انقلابی گری و فروع به تضاد با شاخصه ها و اصول کشیده شده است. اینان انقلابی بودن را به مانند روزهی مستحبی پنداشته اند که واجب و حیاتی نیست و به تعارفی می توان آن را کنار گذاشت، غافل از اینکه انقلابی بودن و حفظ نظام که رهبری در رأس آن است؛ نه تنها یک فرع و موضوعی تشریفاتی و تزیینی نیست، بلکه به فرموده امام از اوجب واجبات است. پس باید محکم و بدون تقیّه انقلابی بود، از نظام دفاع کرد و پای رهبری ایستاد، فقط باید دقت کرد که در روشن کردن چهره غیر انقلابیها و ضدّ انقلابها، دوست را اشتباهی هدف قرار ندهیم. این آن نکته بلیغ و رسای فرمایشات رهبری خطاب به دانشجویان است، که عدهای سعی کردند آن را معادل بهانهای برای حذف دوقطبی انقلابی و غیر انقلابی جلوه داده و بی توجه به منظومه اندیشه و بیانات آقا، مخالفت با کلیت و اصول رهبری و نظام را بلااشکال جا بزنند، در حالی که کاملا روشن است که در اینجا مخالفت کارشناسی، آن هم در فروع و در روشها مورد نظر است نه مخالفت در مسائل کلان و شاخصهها.
پس اشتباه نکنیم، شاید در نزدیکی افطار، روزه خود را باطل کرده و ثمره تمام روز و حتی تمام عمر را از دست بدهیم. امتحان ولایتمداری و انقلابیگری مستحبی و تعارف بردار نیست، اوجب واجبات است که همه باید از سر بگذرانیم و گذراندن آن هم فقط با تمسک و همراهی با رهبری امکان پذیر است. حال شاید کسی بخواهد در این روزه داری بیشتر بخوابد یا کسی دیگر بخواهد کمتر بخوابد و بیشتر تلاش کند. این موجب بطلان روزه نیست، فقط مراتب آن را بیشتر و کمتر میکند.
علی شعبانی؛ دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان مستقل اراک